« تفأل | استخاره » |
یکی از روحانیون می گفت کسی تا به حال به من توهین نکرده که ادبش نکره باشم
زمان شاه رفتم روستایی تبلیغ جوان بودم و پر انرژي از پاسگاه محل منو خواستند
مسئول آنجا گفت این جا چه کار داري گفتم قرآن درس می دهم گفت غلط کردي .
برایم سنگین بود نگاهم به آرم شاه روي کتابی که تدریس می کردم افتاد . کتاب را
برداشتم و بلند داد زدم خفه شو احمق خودت غلط کردي چرا به اعلی حضرت توهین
می کنی تو غلط کردي نه او بی شعور. او بلند شد و امد دهن مرا گرفت برخی از کادري
ها و سربازان به اتاق ریختند گفتند چی شده گفتم به اعلی حضرت ….هنوز حرفم تمام
نشده بود که او آنها را از اتاق بیرون کرد گفت تا روزي که این جا هستی مشکل درست
نکن برو قرآن را تدریس کن برو.
سلام
خوش آمدید . مطلب زیبایی بود . موفق باشید
التماس دعا
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام خواهرجان
عرض ادب و ارادت…
خوش آمدید به سامانه کوثر…
ما به روزیم تشریف بیارید و مزین کنید عزیزم…
یاعلی
فرم در حال بارگذاری ...