[چهل حدیث پدر - حق پدر بر فرزند - صفحه ۳۳]
حق پدر بر فرزند
امیر مؤمنان علی علیه السلام:
حَقُّ الوالِدِ عَلَی الوَلَدِ اَنْ یُطِیعَهُ فی کُلِّ شی ءٍ اِلاَّ فِی مَعصِیةِ اللّه ِ؛
حق پدر بر فرزند آن است که فرمان او را در تمام امور غیر از نافرمانی خداوند اطاعت کند. [۱]
ص: ۳۳
—————
[۱]: ۱. نهج البلاغه، حکمت ۳۹۹.

کلیدواژه ها: حق, فرزند, پدر

موضوعات: شعر
   جمعه 3 آذر 1396نظر دهید »

آسمان و زمين چشم انتظار ولادت او بود. خورشيد هم به انتظار آمدن او نشسته بود. ارواح پاك همه پيامبران و اولياى الهى، گرداگرد خانه امام حسن عسكرى (عليه السلام)منتظرانه در آرزوى دميدن نور جمال او به سر مى بردند. فجر نيمه شعبان بود. صداى آشناى اذان در كوچه پس كوچه هاى غريب شهر سامرا مى پيچيد: «اشهد أن لا اِله الاّ اللّه»، «اشهد أنّ محمداً رسول اللّه».
سيصد و هشت سال پيش كه خورشيد وجود پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) در آسمان مكّه طلوع كرد، ظلمات شرك همه جا را آكنده بود و صداى هلهله بت پرستان بر گرد الهه هاى تراشيده از چوب و سنگ، فضا را آلوده ساخته بود.
امّا اينك در سال 255 هجرى قمرى، در آستانه طلوع آخرين خورشيد هدايت و رهبرى، بانك توحيدى «لا اِله اِلاّ اللّه» از مرزهاى شبه جزيره عرب تا شام و قسمتهاى وسيعى از قاره آفريقا همه جا طنين انداز شده و شهادت به رسالت محمد(صلى الله عليه وآله وسلم) بر مأذنه هاى سرتاسر سرزمين وسيع اسلامى هر صبح و شام تكرار مى شود با اين همه، جاهليّت ـ اگر چه در چهره اى جديد ـ هنوز پا برجاست و با محصور ماندن اهلبيت (عليهم السلام)، ظلمت شرك همچنان باقى است و بت هاى كاخ نشين در لباس خلافت پيغمبر(صلى الله عليه وآله وسلم)همچنان دست اندركار محو توحيدند.
شايد از اين روست كه حضرت مهدى (عليه السلام) در آغاز ولادت، زبان به ذكر شهادتين مى گشايد «أشهد أن لا اِله اِلاّ اللّه وحده لاشريك له و أنّ محمداً رسول اللّه (صلى الله عليه وآله وسلم)»
يا به روايتى ديگر در همان آغازين لحظه هاى تولّد زانو مى زند و مى گويد: «الحمد للّه رب العالمين و صلى اللّه على محمد و آله، زعمت الظلمة أنّ حجة اللّه داحضة، لو أذن لنا فى الكلام لزال الشك»
سپاس خداى را كه پروردگار عالميان است. و سلام و صلوات خدا بر محمد و خاندانش باد. ستمگران گمان بردند، كه حجت خدا نابود شدنى است! اگر به ما اجازه سخن گفتن داده مى شد، شك و ترديد مردم در باره ما از بين مى رفت».
پدرش امام حسن عسكرى (عليه السلام) كه اينك با ديدن چهره زيباى اولين و آخرين فرزند خويش، وعده خدا را عملى مى يافت، سرشار از شادى، سر به سجده گذاشت و گفت:
«الحمد للّه الذى لم يخرجنى من الدنيا حتّى ارانى الخلف من بعدى.»
«سپاس خدا را كه مرا زنده نگه داشت تا فرزند و جانشين مرا به من بنماياند.» سپس سر برداشت و به حاضران نگريست و فرمود:
«او در صورت و سيرت، شبيه ترين مردم به رسول اللّه است، خدا او را در دوران غيبتش، محفوظ مى دارد و سپس ظاهر مى گرداند تا زمين را آنچنان كه از جور و ستم پر شده باشد از عدالت و داد آكنده سازد».
چشمان حضرت نرجس(عليها السلام) به اشك نشسته بود، آنقدر شاد بود كه آرامش بستر را تاب نمى آورد. برخاست و نشست و به صورت نورانى و چشمهاى درشت فرزندش خيره شد. مهدى (عليه السلام) كه در آغوش حكيمه خاتون قرار داشت، دستهايش را به طرف مادر دراز كرد و لحظه اى بعد در آغوش گرم او جاى گرفت.
امام حسن عسكرى (عليه السلام) فرمود: «او چنانكه جدّمان رسول خدا(صلى الله عليه وآله وسلم)فرمود: همنام و هم كنيه ايشان خواهد بود، پس نامش «محمد» و كنيه اش «ابوالقاسم» است.»
عطر خاطره انگيز «صلوات» در فضاى خانه كوچك امام حسن عسكرى پيچيده بود و همگى اهل خانه داشتند به رسول اللّه (صلى الله عليه وآله وسلم)مى انديشيدند. اى كاش او هم بود … كه بود.


موضوعات: اعیاد
   شنبه 1 خرداد 1395نظر دهید »

متن حدیث:
قال رسول الله(صلى الله علیه وآله): «یا على، أَعْجَبُ النّاس ایماناً وَ أَعْظَمُهُمْ یَقیناًقَومٌ یَکوُنُونَ فى آخِرالزَّمانِ لَمْ یَلْحَقوُا النَّبىَّ (صلى الله علیه وآله) وَحُجِبَ عَنْهُم الْحُجَّه فَآمَنُوا بِسَواد على بَیاض»
ترجمه:
حضرت رسول(صلى الله علیه وآله) خطاب به امیرمؤمنان على(علیه السلام) فرمودند: عجیب ترین (مهمترین) مردم از همه، کسانى هستند که ایمانشان برتر و یقینشان کاملتر است، افرادى هستند که در آخرالزّمان مى آیند، درحالى که نه پیامبر(صلى الله علیه وآله) را دیده اند و نه حجّت و امام را، در عین حال ایمان مى آورند به سیاهى در سفیدى (یعنى همان کتابهایى که در دستشان است).

شرح حدیث:
حضرت(صلى الله علیه وآله) در روایتى دیگر، اینان را «برادران خودش» نامید، در حالى که به دیگران «اصحاب» اطلاق فرموده است. ما مى خواهیم از این حدیث غیر از موضوع «آخرالزّمان» مطلب دیگرى استفاده کنیم که متناسب با جلسه اهل علم است. و آن این که تنها سرمایه دینى مردم آخرالزمان همین کتابهاست. بنابراین، رسالت مهمّ ما در این عصر و زمان، حفظ این سرمایه بزرگ یعنى کتب پیشینیان و مطالعه و تحقیق و مباحثه در مورد آنهاست، مگر در این زمانه، ما به غیر از آن کتابها به چیز دیگرى دسترسى داریم؟ مسلّماً تنها راه همان کتابهاست، زیرا نمى توانیم به حضور پیامبر(صلى الله علیه وآله) یا ائمّه معصومین(علیه السلام) برسیم تا تکالیف را بپرسیم . و مسأله مهم این است که واقعاً این سرمایه ارزشمند را در همان مسیرى که لازم است به کار اندازیم; یعنى بتوانیم با همین کتابها مردم را به خدا نزدیک کرده و با حضرت رسول(صلى الله علیه وآله) و ائمّه و به خصوص امام زمان(علیه السلام) ارتباط دهیم. کسانى که به چنین برنامه هایى اهمیّت نمى دهند سخت در اشتباهند; چون این سخن، سخن مربّى و معلّم بزرگ انسانیّت حضرت رسول(صلى الله علیه وآله) است و هر چه هست در همین کتابهاست. بنابراین، من که ادّعاى سربازى امام زمان(علیه السلام) را دارم و خود مروّج و مُبَلِّغِ دستورهاى پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) مى دانم، باید مخلصانه در خدمت همین کتابها باشم; یعنى هم آنها را خوب مطالعه کنم، خوب بفهمم و خوب به آنها عمل کنم و آن گاه با روش بهترى در راه نشر و تبلیغ آنها بکوشم که در این صورت، به وظیفه ام عمل و خلأ وجود پیامبر(صلى الله علیه وآله) و غیبت امام زمان(علیه السلام) را با نشر کتب پر کرده ام. این که مثلاًدر بحارالانوار داریم: «مَنْ حَفَظَ عَلى أُمَّتى أَرْبَعینَ حَدیثاً یَنْتَفِعُونَ بِها بَعَثَهُ اللّهُ تَعالى یَوْمَ الْقِیامَهِ فَقیهاً عالما; هر کس که چهل حدیثى که مردم از آن بهره ببرند، حفظ کند، خداوند او را فقیه عالم مبعوث مى کند».(۱) معنایش این نیست که آنها را حفظ و از بر کنیم، بلکه معنایش این است که این ها را جمع کرده و آن گاه ابلاغ کنیم; مثلاً این که من هر هفته حدیثى را براى شما مى خوانم و مقدارى در باره آنها بحث مى کنم ـ اگر این کار با اخلاص باشد ـ من هم مصداق این حدیث مى شوم.

صفحات: 1· 2


موضوعات: مناسبتها, اعیاد
   شنبه 1 خرداد 1395نظر دهید »

امام علی (علیه السلام) فرمود: اصحاب محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) را دیده ام و یکی از شما را نبینم که مانند ایشان باشد؛ زیرا آنان ژولیده مو و غبار آلود بودند و شب را بیدار به سجده و قیام می گذراندند، گاهی گونه های خود را به خاک می نهادند و از یاد بازگشت و مرگ و قیامت، مانند زانوهای بز، پینه بسته بودند. هرگاه ذکر خداوند سبحان به میان می آمد،از ترس عذاب و کیفر، و امید به ثواب و پاداش، اشک از چشمانشان جاری می گشت، به طوری که گریبانشان تر می شد و می لرزیدند؛ مانند درخت که در روز وزیدن تندباد می لرزد(1)

______________________

1) امامت: 17، استاد حسن زاده آملی

منبع چرا و چگونه نمازبخوانیم؟، محمدرحمتی شهرضا


موضوعات: متفرقه
   شنبه 18 اردیبهشت 1395نظر دهید »

کلیدواژه ها: حلول, شعبان, ماه, مبارک

موضوعات: مناسبتها, اعیاد
   شنبه 18 اردیبهشت 13951 نظر »

1 ... 5 6 7 8 ...9 ... 11 ...13 ...14 15 16

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو
مدح

کاربران آنلاین
  • زفاک