خطبه182

او (حضرت مهدی) زرهی برای حکمت برتن دارد و حکمت را با تمام آدابش فراگرفته است و [اساسا] حکمت گمشده اوست و همواره درجستجوی آن بوده و حاجت اوست.

 این حکمت چیست؟

 خطبه 133 

حکمت مثل حیات برای قلب مرده و بینایی برای چشم های نابینا است و نیز عامل شنوایی برای گوشهای کر و آبی گوارا برای تشنگان می باشد که بی نیازی و سلامت کامل در آن وجود دارد… پس با آمدن او (حضرت مهدی) زندگی معنا می گیرد و در سایه ی این زندگی حکیمانه، چشمها بینا ،گوشها شنوا، تشنگان سیراب و سلامتی و بی نیازی به جامعه برمیگردد و مردمان را حیات می بخشد…

به امید ظهورش


موضوعات: مناسبتها
   جمعه 19 آذر 1395نظر دهید »

​قیامتـی است گمانم قیامت مهدی است

جهـان محیط وسیع کرامت مهدی است
زمان زمان شروع زعامت مهدی است

غدیـر دوم شیعـه، امـامت مهدی است
همه کنیـد قیـام و همـه دهید سلام

امـام کـل زمان‌ها دوباره گشت امام
بشـارت آمـده بهـر بشـر مبارک باد

شب فراق سحر شد، سحر مبارک باد
بهشت وصل خـدا را ثمر مبارک باد

بـرای منتظـران این خبر مبارک باد
خطاب نـور همه آیه‌های نصر شده

ولـیِّ عصـر، دوباره ولیِّ عصر شده
خطاب حضرت معبود را بخوان با من

پیام قاصـد و مقصود را بخوان بـا من
بیــا ترانـه داوود را بخـوان تـا مـن

سرود مهـدی موعود را بخوان با من
دوبـاره آیـه جاء الحق آشکار شده

به یمن وصل، همه فصل‌ها بهار شده
ز تیرگـی چـه زیان کوه نور نزدیک است

رهی که بود به چشم تو دور، نزدیک است
فـراق رفتـه و فیض حضور نزدیک است

الا تمامــی یــاران! ظهـور نزدیک است
فـرار ابـر و رخ آفتــاب را نگــرید

سراب‌هـا همـه رفتنـد، آب را نگرید
بشارت ای همه یاران که یار می‌آید

نویــد رحمـت پــروردگار می‌آید
محمـد از طــرف کوهسـار می‌آید

علی گرفته بـه کف ذوالفقار می‌آید
دعـای عهد و فرج را همـه مرور کنید

سلام تازه بر آن تک سوار نور می‌آید
ز مکـه سر زده صبح قیام ابراهیم

رسد بـه عالـم هستی پیام ابراهیم
امـام عصر که بر او سـلام ابراهیم

قیـام کــرده، کنـار مقـام ابراهیم
حـرم رسانه آوازه «انـا المهدی» است

چهان پر از سخنِ تازه «انا المهدی» است
جهانیان! همـه جا در کنار یار کنید

دل خـزان زده خویش را بهار کنید
یهودیـان همه جا در شرارِ نار کنید

الا تمامــی وهابیــان فــرار کنید
رها کنیـد حرم را، حرم، دیار علی است

به دست مهدی موعود، ذوالفقار علی است
استاد سازگار


موضوعات: مناسبتها
   پنجشنبه 18 آذر 1395نظر دهید »

 انتظار فرج در کلام امام حسن عسکری( علیه السلام) 
🔸نامه ‌ای نوشت برای دوستان خاصش، درباره‌ غیبت پسرش.

🔹برای ابن ‌بابویه نوشت:
🔸” آن زمانی که همه ‌جا را ظلم می ‌گیرد، از خدا صبر بخواهید و برای فرجش دعا کنید.

🔹جدم رسول‌ خدا هم گفته بهترین عبادت انتظار فرج است.
🔸وقتی می ‌آید با خودش خوشی می‌آورد، بعد همه‌ مشکلات و ناراحتی ‌ها تمام می ‌شود.

🔹پس منتظر باشید تا ظهور کند.”
📚 منبع

 برگرفته از کتاب آفتاب نيمه شب از مجموعه کتب 14 خورشید و یک آفتاب


موضوعات: مناسبتها
   پنجشنبه 18 آذر 13951 نظر »

امام صادق علیه‌السلام فرمودند
〖خدا شيعيان ما را رحمت كند كه از زيادی طينت ما آفريده شده‌اند و با آب ولايت ما عجين گشته‌اند و در ايام حزن ما محزون و در ايام سرور ما شادمان هستند.〗
📚📚 منبع 

(شجره طوبى ج ۱ ص ۳)
✧↫ ملاک شیعه در عزاداری و شادی و تفریح، دستورات اسلام و اهل بیت علیهم‌السلام است. اگر زمانی زمان شادی اهل بیت باشد ما شادیم و اگر زمان ناراحتی آنها باشد ما هم ناراحتیم.
◥✦ و اما وقایع اول ربیع‌الاول
➊ هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم

➋ لیلة المبیت (شبی که حضرت علی علیه‌السلام برای نجات جان پیامبر در رختخواب ایشان خوابیدند)

➌ دفن بدن مطهر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله 

➍ سالروز برپایی کودتای سقیفه بنی ساعده است که در نتیجه آن در روز اول ربیع‌الاول↓↓

➎ خلافت را از امیرالمومنین علیه‌السلام غصب کردند 

➏ و بر خانه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها وحشیانه حمله بردند و درب خانه ایشان را به آتش کشیدند

➐ و سبب شهادت حضرت محسن ابن علی علیه‌السلام شدند 

➑ و حسنین علیهاالسلام و حضرت زینب سلام‌الله‌علیها مورد ضرب و شتم واقع شدند 

➒ و به ساحت امیرالمومنین صلوات الله علیه هتاکی شد و دستان مبارک ایشان را با طناب بستند و به کوچه بردند

➓ و همچنین در این روز امام عسکری علیه‌السلام را مسموم کردند


موضوعات: مناسبتها
   پنجشنبه 11 آذر 1395نظر دهید »

​تمام راه وجودم پراز استرس بود و بس،حتی،صدای راننده،دوستان بغل دستیم را نمیشنیدم، در خودم غرق بودم، خدایا چه می شود، و باید چه شود، نمیدانم چه کنم تا آرامش یابم فقط نجوایی در گوشم زمزمه می کرد: تو می توانی، اگر بخواهی، آری اینگونه شدکه جرأت پیدا کردم تا این مسیر عشق را طی نمایم.

سال سوم طبلگی ام بود که در ایام محرم از طرف اداره آموزش و پروش  برای مدارس روستاهای دور افتاده یکی از شهرستان های همجوارمان درخواست سخنران و مداح در دهه اول محرم از حوزه مان داده شد.

معاون فرهنگی مدرسه، اسامی آنهایی که توانمندی  این کار را داشته اند اعلام نمود، در لیستی که در دست داشت نام خود را نیز مشاهده نمودم، راضی به این کار نبودم،هم به عنوان مداح و سخنران در مدارس به عنوان مبلغ کارکنم، تنها کسی بودم که به عنوان مداح و سخنران باید عازم میشد،بهانه های مختلفی آوردم تا مخالفت خود را اعلام نمایم، یک بار گفتم، من که تابحال مداحی نکرده ام، سخنرانی باشد می توانم، یکی رابه عنوان مداح، همراه من بفرستید قابل تحمل تر است،،یا اینکه اگر هم به عنوان سخنران باشم من چیز زیادی از عاشورا وامام حسین(علیه السلام)،شبهات محرم نمی دانم این منصب کسی را می خواهد که اطلاعات عمومی بالایی داشته باشد، خلاصه هر بهانه ای می تراشیدم، مورد قبول واقع نمیشد که نمیشد، تا اینکه دو سه روز مانده به عازم شدن از ما خواستند که والدینمان با مدیر حوزه تماس بگیرند و رضایت خود را از رفتن فرزندشان به این سفر تبلیغی اعلام نمایند،یهو جرقه ای در ذهنم ایجاد شد اینجا جای مناسبی است تا با مادرم صحبت کنم و از ایشان بخواهم مخالفت خود را اعلام نماید. مادرم بنده خدا بی سواد بود و نمی توانست شماره بگیرد باید خودم بامنزل تماس می گرفتم و گوشی را به مدیر محترم حوزه مان می دادم تا با مادرم صحبت کند، تا این شد فکری به ذهنم خطور کرد، برادرم معلم است حتما حرفش نزد مادرم خریدار دارد با او تماس گرفتم و داستان رفتنم را تعریف کردم گفتم من راضی نیستم ، ته دلم راضی به این کار نیست، این کار سخت است، من درس دارم، از درسهایم عقب می مانم و تازه زمستان است و جاده هام مشکل است و صعب العبور، برادرم قبول کرد تا حرفهایم را یا به مادرم انتقال دهد و یا به مدیر حوزه.

دلشوره عجیبی داشتم، چیزی ذهنم را متشوش  میکرد، نکند امام حسین(علیه السلام)از دستم دلگیروناراحت شود،از یک طرف امام حسین نظرکرد و اما من لیاقت نداشتم، و از یک طرف دیگر توانایی این کار را نداشتم در خودم نمیدیدم به عنوان مداح که نه، ولی به عنوان سخنران در مجلس امام حاضر شوم، همه با من صحبت می کردند تا متقاعدم نمایند به قبول این دعوت.

-باید از یک جایی شروع کرد، استرس را باید گذاشت کنار…

بیچاره معاون فرهنگیمان چقدر حرص میخورد از امتناع من به رفتن، میگفت اگر نروی نیرو کم داریم ، من چه کسی را باید بفرستم،به خاطر امام حسین(ع) قبول کن!و کلی حرفهای دیگرتا قانع شدم اما به این شرط که مداحی نمیکنم سخنرانی باشد چرا.

حال باید چطور اطلاعاتم را بیفزایم، اگر شبهه ای مطرح شود چگونه پاسخ دهم، هرکس راهنمایی ام میکرد بالاخره از کتابخانه حوزه نرم افزار امام حسین (ع) را به امانت گرفتم، تنها راهی بود که به تمامی مطالب به صورت یکجا و فشرده دسترسی داشتم.

به خودم قبولاندم که می توانم و با توکل به خدا پیش میروم، همه چیز مهیا بود برای رفتن تا اینکه یک روز مانده به عزیمت این سفر تبلیغی، مدیر حوزه مان که بعدا معلوم شده بود برادرم با ایشان تماس گرفتند به من گفت اگر والدینتان رضایت  ندارند نمی خواهد، اجباری در کار نیست، دلم شکست، حالا که من با تمام وجود آماده رفتن شدم و قانع به اینکه می شود در مجلس امام حسین دم زد و ناله سر داد حال به هر صورت ممکنه(سخنرانی،بیان احکام شرعی، پاسخگویی به مسائل شرعی)، دلم رفتنی شده بود، تازه فهمیدم که چقدر عجولانه فکر کردم، آن تماس به جا نبود…

گفتم: نه من میروم، بنده خداها رضایت من برایشان مهم بود که حل شد، نه من می روم.

 تا اینکه قسمت شد در این سفر تبلیغی دوستانم را یاری کنم.

چه حس عجیبی بود، وسایلم را آماده کردم یک ساک پراز کتابچه و کتاب، به خاطر اینکه من نه گوشی اندرویدی،تبلت یا لپ تاپی داشتم تا از آن نرم افزار بتوانم استفاده کنم،مجبور شدم از کتاب استفاده کنم، متن سخنرانی شب اول را یادداشت نمودم، بقیه می ماند در طول سفر، خلاصه با تمام ماجراهایی که برای رفتم پیش آمده بود و چه غرولندهایی که زیر لب داشتم سفر آغاز شده بود.

هرچه به محل نزدیک میشدم تپش قلبم بیشتر میشد،حس عجیبی داشتم اولین حضور تبلیغیم در ماه محرم برای آقا امام حسین(علیه السلام)،به محل مقصد مورد نظر رسیدیم ،ابتدا باید به ادره آموزش و پرورش منطقه پول از شهرستان نوشهرمیرفتیم هماهنگیهای لازمه انجام میشد و بعد به مدارس مربوطه اعزام میشدیم، بعد از هماهنگی ها،ماشین ها در محوطه اداره حاضر بودند تا من و دوستم را تا مدرسه مورد نظر همراهی کنند،البته دوستان دیگر من هریک به مدارس دیگری اعزامم شدند،راه افتادیم،حمل ساک پر از کتاب و دفترچه و لباس برایم سنگین بودو طاقت فرسا، خجالت می کشیدم به راننده بگویم حداقل  کیفم را تا داخل ماشین حمل کند بالاخره به مدرسه ای که باید آنجا تبلیغ میکردیم رسیدیم،یادم نمیرود مسیر پراز برف زمستانی بود،من با دیدن برف ترسیدم که شاید نتوانم سرمای آنجا را تحمل کنم،دل را به دریا زده و وارد محوطه مدرسه شدیم،پیدا کردن مدیر مدرسه و هماهنگی لازمه با مدیر مدرسه یه کم طول کشید،مدیر مدرسه تا من و دوستم را دید جا خورد انتظار چهره جاافتاده تر ازما را داشتند، بنده خداها چیزی نگفتند اما از چهره شان هویدا بود و سؤال برانگیز، که چه نیروی جوانی برای تبلیغ فرستاده شدند، از صحبتهای مدیر متوجه شدیم که آنها درخواست مداح  و روضه خوان برای مراسم خوابگاه مدرسه شان داشتند و چیزی که من ترس از شنیدنش داشتم،مداحی و روضه خوانی بود که من بلد نبودم البته صدا داشتم اما برای مداحی بدرد نمیخورد،با اکراه موافقت کردند که بنده سخنرانی  کنم با این قول که کوتاه و مختصر باشد.

موقع نماز مغرب و عشاء شد و ازما درخواست کردند که یکی از ماها(من و دوستم)به عنوان امامت جماعت حاضر شود،چون در خوابگاه حوزه نیز گهگاهی امام جماعت میشدم،برایم این کار سخت نبود،چه حس زیبا و غیر قابل وصف با بچه هایی که با دلی پاک و چهره ای معصوم نماز جماعت برگزار کنی و تو امام جماعت باشی و از این سعادت بیشتر چه میخواستم،بعد از نماز نوبت به سخنرانی من رسید استرس شدیدی داشتم معلم ها،مدیر،سرپرست شب نیز در خوابگاه حضور داشتند اولین تجربه ،یادم آمد که معاون فرهنگی مان پیشنهادی برای رفع استرس و قوت قلبم قبل سخنرانی داده بود که وضو بگیر،کمی از تربت امام حسین را زیر لب بگذار و دعا  بخوان پیشنهادش را چرا کردم،خدا رو شکر شب اول به خیر گذشت،تا اینکه برای شب دوم مدیر مدرسه موضوعی راجع به دوستیهای جنس مخالف پیشنهاد کردند که به دیده منت پذیرفتم،از حدیث از امام حسین شروع کردم ویژگی های دوست خوب را متذکر شدم و بعد به اصل موضوع پرداختم،بالاخره سخنرانی با تمام کم و کاستی و خوبیها و بدیهایش تمام شد چه شبهایی را در سرما آنجا یخ زدیم،با یک پتو آن هم در آن سرمای برف روستا،واقعا بی انصافی بود به خاطر طلبه بودنمان و دیدگاهی که در نزد عوام بود سکوت کردیم،چه گذشت برما، تحمل کردیم جایی که ما بودیم آنتن ها قطع میشد مجبور بودیم در حیاط مدرسه که با برف مستور شده بود دنبال آنتن موبایلمان بگردیم و به خانواده اطلاع دهیم که نگران نباشند، ما حالمان خوب است، اگر جواب ندادیم قضیه از این قرار است،سوز و سرمای آن شب هرگز از یادم نمیرود، البته الان برایم همه ی آن اتفاقها خاطره ای شد ماندنی، وقت استراحت  بچه ها،یک گشتی در روستا میزدیم عجیب اینکه، روستای به این کوچکی  چندین امام زاده داشت،من هم از این موقعیت استفاده کردم، و به زیارت این اماکن متبرکه میرفتم،در مسیر گشت یک ساعتمان با پیرزنی آشنا شدیم که در یک خانه محقر درآن سرمای سوزناک زمستانی و جاده های یخبندان بدون آب زندگی میکرد، البته برای آوردن آب باید مردم تا چشمه طی طریق میکرد  و مسیری می پیمودند،تجربه زیبایی بود  در اطراف روستا مکان تفریحی به نام کندلوس داشت که در این برف، سختی را به جان خریدیم و با دوستم روانه شدیم،سرما امان نداد و زود منطقه را به سمت مدرسه ترک کردیم،در بین راه با دخترک مغازه داری که سوپری آنجا بود آشنا شدیم و وقت استراحت مان را آنجا اطراق میبکردیم صحبتهایمان تا به جایی رسید که  او را تشویق به خواندن دروس حوزوی کردیم، حیف از اینکه دیپلم نگرفته بود. 

خلاصه برنامه مان با خوشی و خوبی به اتمام رسید،از آن موقع بود که جرأت سخنوری  پیداکردم و خرسند از اینکه شروع آن از محرم و مجلس امام حسین علیه السلام بود،از آن به بعد محرم سالهای بعد  نیز بدون هیچ تردیدی هرجا سخنران میخواستند و اگر ازمن درخواست میشد با کمال میل میپذیرفتم.

عالم همه خاک کربلا بایدمان                           پیوسته به لب خدا خدا بایدمان

تا پاک شود، زمین زابنای یزید                          همواره حسین، مقتدا بایدمان


موضوعات: مناسبتها, محرم
   چهارشنبه 10 آذر 1395نظر دهید »

حاج ماموستا اقبال بهمنی از علمای شافعی کردستان 
حضرت علی بن موسی بن الرضا علیه السلام از نسل فرزند یگانه و دختر بی همتای حضرت رسول الله و از ذریه امیر مومنان حضرت علی، در زمره اهل بیت پیامبر به شمار می رود و این فضیلتی است که بسیاری از دانشمندان اهل سنت بدان اشاره نموده اند. 
یکی از این علمای اهل سنت حافظ ابو عبدالله حاکم نیشابوری متولد 321 قمری است. ایشان درباره حضرت رضا می نویسد: 
«سلطان اولیای خدا، برهان اهل تقوا، میراث بر دانش پیامبران، فرودگاه اسرار پروردگار جهان، ولی خدا و برگزیده او، پاره جگر رسول الله، پناگاه امت و اندوه زدای خاطره ها، در روز قیامت و درماندگی گناهکاران از برای رهایی و امتحان الهی و سنجش اعمال با میزان و ترازوی اخلاص هنگام انگیزش و کاوش از رازهای انسان ها _ آنگونه که خود آن حضرت وعده فرمود که در سه موقف : یکی در برابر میزان و دیگری به هنگام پراکنده شدن نامه اعمال و دیگری بر پل صراط سفره شفاعت و بخشندگی بگسترد.»
(به نقل از تاریخ نیشابوری ص 307) 
====================================
ابن طلحه شافعی نیز در باره آن حضرت می فرماید: 
«او سومین علی از اهل بیت است و هر کس از سر انصاف درباره او بیندیشد و تامل کند می یابد که او وارث علی علیه السلام و سومین علی از اهل بیت رسول الله (ص) است که ایمانش بالنده، شانش بلند و مقامش رفیع، یارانش فراوان، برهانش آشکار و روشن، و مکنتش گسترده شده است و …. فضیلت هایش عالی بود، صفاتش بر طبق سنت پیامبر شکل گرفته بود، مکارم اخلاقش نبوی و خاتمی، خوی و طبیعتش اخزمی، اخلاقش عربی، نفس شریفش هاشمی، آن حضرت بزرگتر و فراتر از آن که مناقب و فضایل او توصیف گردد. اما فضیلت ها و صفات آن حضرت و عنایات خاص خداوند به ایشان و بلندی شاٌن و گرانی قدر آن حضرت به گونه ای بود که … بسیاری از اطرافیان مامون را به وحشت انداخت.» (مطالب السئول ص 85) 
=======================================
استاد دکتر حسن ابراهیم حسن، رئیس دانشگاه اسیوط و استاد تاریخ اسلام در دانشگاه قاهره ضمن تحلیل سیاسی رابطه آن حضرت با مامون و گزارش مشروحی از حادثه مهم ولایت عهدی ایشان نوشته است: 
«علی بن موسی الرضا علیه السلام در سال 148 ق متولد شد و دانش و تقوای او بسیار عظیم بود. به ابی نواس گفتند چرا در مدح و فضیلت های گوناگونی که یکجا در او جمع شده است شعر نمی سرایی؟ در پاسخ گفت: من از ستایش کسی که جبرائیل امین خادم پدر او بوده است ناتوانم و به خدا سوگند برای احترام و تعظیم او درباره اش شعر نسرودم . چه این که کسی مانند من چگونه می تواند کسی چون او را توصیف کند.» 
وی افزوده است : 
«مردم خراسان به او عشق می ورزیدند و از سر اخلاص و صدق خود را مطیع او می دانستند .»
(تاریخ الاسلام جلد 2 صحفه 150 و 155) 


موضوعات: مناسبتها
   سه شنبه 9 آذر 1395نظر دهید »

❓با توجه به ایام شهادت پیامبر گرامی شنیدم مولوی اهل سنت می گفت از جمله فضائل سیدتنا عایشه این است که پیامبر گرامی در حالی جان دادند که سرشان بر بالین عایشه بود ایا این گفته صحیح است❔
💠پاسخ؛
❗️عایشه در ادعایی جعلی چنین عرضه می دارد:
«پیامبر در منزل من و در آغوش من از دنیا رفت»
📚فتح الباری ج8 ص106
👌ادله گوناگونی شهادت می دهد که عایشه در این ادعای خود صادق نبوده است .و روایات متواتر دلالت می کنند که پیامبر گرامی در آغوش حضرت علی و بر سینه علی جان دادند؛
1-روایات فراوانی که از اهل بیت طاهرین وارد شده است بر این مطلب گواهی می دهد.علامه مجلسی در بحار الانوار این روایات را جمع آوری کرده است؛
📚بحار الانوار ج22 ص503 باب2
2-حضرت علی در نهج البلاغه فرمود:
«رسول خدا در حالی که سینه اش بر سینه ام قرار داشت قبض روح شد.نفس او در دستم روان گشت سپس آن را به چهره کشیدم»
📚نهج البلاغه خطبه 197

3-ابن سعد و دیگران از علمای اهل سنت از شعبی نقل می کنند که می گفت:
«پیامبر در حالی که سرش در دامن علی بود وفات یافت و علی او را غسل داد»
📚الطبقات الکبری ج2 ص263
📚فتح الباری ج8 ص107
عمده القاری ج18 ص66
4-از ابن عباس پرسیده شد شما دیدید که رسول خدا به هنگام وفات سرش در دامن چه کسی بود؟
پاسخ داد: بله در دامن علی بود.

به او گفته شد که عروه از عایشه نقل کرده است که پیامبر بین دست و سینه او وفات یافت.

ابن عباس آن را انکار کرد و گفت ایا عقلت باور می کند❓

سوگند به خدا رسول خدا در حالی که به علی تکیه داده بود وفات یافت و هم او بود که او را غسل داد

کنزالعمال ج4 ص55

طبقات الکبری ج2 قسم دوم ص51

5-هیثمی روایت می کند؛
❗️« پیامبر در دامان علی جان داد و او به علی می گفت الله الله در نماز و سفارش به نماز آخرین چیزی بود که پیامبر به آن تکلم کرد.

مجمع الزوائد ج1 ص293

آری علی علیه السلام بود که روز و شب همنشین پیامبر گرامی بود و ایشان در دامان و آغوش علی از دنیا رفتند اما مخالفان ایشان چشم دیدن این فضیلت را ندارند❗️❗️


موضوعات: مناسبتها
   یکشنبه 7 آذر 1395نظر دهید »

ویژگی های رسول خاتم (ص) در قرآن کریم؛

✳️ چرا خداوند پیامبر اکرم (ص) را با دو نام خود توصیف کرده است؟

 مرحوم طبرسی می‌ گوید: 

خدای سبحان برای هیچ یک از پیامبران، دو نام از نام های خود را در یک جا جمع نکرده جز برای پیامبر صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله که درباره ‌اش فرموده: 

«بِالمُؤمِنِینَ رَئُوفٌ رَحِیمٌ» (توبه/128) و درباره خودش نیز فرموده «إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحيمٌ» (حج/65)؛ بدین ترتیب دو صفت از صفات خدا در یک آیه به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نسبت داده شده است.

 علامه طباطبایی(ره) می ‌گویند: 

همه این صفاتی که در این آیه بیان شده، برای تأکید قبول دعوت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و اجابت فرمان اوست و دلیل این مطلب، آیه بعد است که می ‌فرماید: «فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّه‏» (توبه/129) 

ایام رحلت پیامبر گرامی اسلام ، حضرت محمد مصطفی(صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله) را تسلیت و تعزیت می‌گوییم.


موضوعات: مناسبتها
   یکشنبه 7 آذر 1395نظر دهید »


امــــــــــام خامنــــــــــه اے( حفظه الله):

امام حسن علیه السلام جنگ نظامی را “با آن دشمنی که قبلا باید افشا بشود وسپس مبارزه بشود” متوقف کرد، تا جنگ سیاسی، جنگ فرهنگی، جنگ تبلیغاتی و جنگ اسلامی خود را با او شروع کند.
امام حسن علیه السلام زمینه ساز عاشورا و تداوم امامت در شیعه بود. 

۶۴/۳/۱۷


موضوعات: مناسبتها
   دوشنبه 17 آبان 1395نظر دهید »

 

یــــادمـــان باشــــد:

اول نمـــاز حسیـــــن، بعد عـــزای حســـــین

 

اول شعــــور حســـــینی،بعد شـــور حســـــینی.

 

محــــرم و صــــفر زمان بالیـــدن است نه فقط نالیـــدن،

 

بســـاطش آمـــوزه است نه مـــوزه.

 

تمرین خوب نگریســـتن است نه فقط خوب گریســـتن…!!!

 

الســــلام علیــــک یـــا ابـــا عبـــدالله


موضوعات: مناسبتها
   یکشنبه 11 مهر 13953 نظر »

«ان الامام بعدی علی (علیه سلام الله) امره امری، و قوله قولی، و طاعته طاعتی، و الامام بعده ابنه الحسن العسکری (علیه السلام) امره امر ابیه، و قول ابیه، و طاعته طاعة ابیه».

«امام بعد از من پسرم علی (علیه السلام) است، که فرمان او فرمان من، گفتار او گفتار من، و اطاعت او اطاعت من است. و امام بعد از او پسرش حسن عسکری (علیه السلام) است که فرمان او فرمان پدرش، گفتار او گفتار پدرش، و اطاعت او اطاعت پدرش می باشد».آنگاه امام جواد علیه السلام ساکت شد، راوی حدیث «صقر» پرسید: امام بعد از حسن عسکری کیست؟ امام جواد علیه السلام به شدت گریست، سپس فرمود:- «الامام من بعد الحسن ابنه القائم بالحق المنتظر».- «امام بعد از حسن، پسرش قائم منتظَر (علیهما السلام) است که به حق قیام می کند». صقر پرسید: چرا به او «قائم» می گویند؟ فرمود:«لانه یقوم بعد موت ذکره و ارتداد اکثر القائلین بامامته».«زیرا او پس از آنکه نام مقدسش دستخوش فراموشی شد و بیشتر معتقدان به امامتش، از عقیده ی خود برگشتند، قیام می کند».صقر پرسید: چرا به او «منتظر» می گویند؟ فرمود:«لان له غیبة یکثر ایامها و یطول امدها، فینتظر خروجه المخلصون و ینکره المرتابون و یستهزء بذکره الجاحدون. و یکذب فیه الوقاتون، و یهلک فیه المستعجلون. و ینجو فیه المسلمون».«زیرا برای او غیبتی است که روزگاری دراز طول می کشد، در آن دوران غیبت، مخلصان انتظار می کشند، اهل ریب و تردید به شک می افتند و منکران، یاد او را مسخره می کنند، وقت تعیین کنندگان، دروغگو از آب در می آیند، شتاب کنندگان هلاک می شوند و تسلیم اراده خدا شونده ها نجات می یابند».

اعلام الوری/ ص409


موضوعات: مناسبتها
   جمعه 12 شهریور 1395نظر دهید »

ترویج جهان بینی الهی، فضائل اخلاقی و کرامات انسانی در هر اجتماع، از جمله نیازهای فطری است که هر کس آن را می پسندد و دنبال تحقق عمومی آن می باشد. این رسالت اساسی، همان هدف والایی است که همه انبیا و اوصیا آن را دنبال می کردند و در تحقق آن تلاش وصف ناپذیری از خود نشان می دادند. رسول گرامی اسلام(ص) فرمود:

«إنّما بُعِثتُ لاُتَمِّم مَکارِمَ الأخلاقِ؛ همانا مبعوث شدم تا اخلاق انسانی را کامل کنم».[1]

«إنّما بُعِثتُ لاُتَمِّم محاسن الأخلاق؛ به رسالت برانگیخته شدم تا زیباییهای اخلاقی را به اتمام برسانم».[2]

شاید بتوان ادّعا کرد چنانچه انبیای عظام و اولیای الهی به رسانه های جمعی دسترسی پیدا می کردند، یک لحظه از آن غافل نمی شدند؛ حضور و مشارکت فراوان امامان معصوم(ع) در مراسم نماز جمعه به عنوان خطیب و نیز در جماعات و مراسم حجّ و اجرای خطابه های محرک و مورد نیاز، جهت آگاهی و هدایت مردم و براندازی حکومت های طاغوتی، گواه حرکت زیبای فرهنگی آنان در راستای حاکمیت اخلاق و ایمان بر رسانه های جمعی و تبلور آن بوده است.

پیامبر رحمت، خطاب به جانشین خود امیرمؤمنان(ع) فرمود:

«لأن یهدی الله بک رجلاً واحداً خیرٌ من أن یکون لک حُمر النعم؛[3] چنانچه خداوند با دست تو انسانی را هدایت کند، بهتر است از این که مالک شتران سرخ موی شوی» کنایه از سرمایه ناب و فوق العاده است.

از این رو، آنانی که می توانستند با خطابه های زیبا و شیوای خویش و یا اشعار و قصیده های تکان دهنده در میان مردم حرکت شایسته و بزرگی را به وجود آورند و یا تأیید کنند، مورد محبت اهل بیت(ع) بوده اند.

تکریم شاعرانی همچون: کمیت بن زید اسدی، ابوفراس (فرزدق) و دعبل خزاعی از سوی معصومان(ع) گواه توجه به اخلاق رسانه ای و نقش رسانه گردانان جمعی آن روز است.

نقش رسانه ها در شناساندن شایستگی ها

تأسیس و اصلاح مراکز اطلاع رسانی، گماشتن انسانهای متعهد و دلسوز و طرح و اشاعه «محاسن اخلاقی» سبب می شود فرهنگ شایسته سالاری حاکم شود و حاکمان جامعه و مردم، خود را با آن تطبیق دهند و بالاترین الگوی عملی اجتماعی شوند؛ زیرا رسانه های حکومتی و جمعی، زبان گویای ملت و حکومت هستند و همان گونه که در احادیث وارد شده است: «النّاسُ عَلی دینِ مُلُوکِهِم» مردم، دین و راه خود را بر اساس مشی حاکمان خویش انتخاب خواهند نمود و خود را با آن الگو تطبیق می نمایند.

القاء مسائل درست سیاسی و روشن نمودن جریان های انحرافی، می تواند به جامعه قدرت انتخاب بدهد؛ جامعه و آحاد آن با آگاهی همه توان خود را جهت مصالح عمومی به کار می گیرند و چنانچه هزینه ای دربر داشته باشد، آن را پذیرفته و در برابر دشمنان خویش ایستادگی و مقاومت می نمایند.

هدف گرائی

فعالیت رسانه های جمعی با توجه به مخاطبان گوناگون از جهت سنی، سطح دانش و بنیادهای اعتقادی و باور دینی، برنامه ریزی می شود و در هر مقطعی با معیارهای مربوطه، آنها را بررسی می کنند که آیا اهداف از پیش تعیین شده، تحقق پیدا کرده؟ در افکار و اعمال اجتماعی، اثری دیده می شود ؟ و تغییر و تکاملی پیدا شده است یا نه ؟

رسول خدا(ص) در تشکیل جامعه اسلامی در مکه مکرمه و مدینه منوره، اهداف الهی را دنبال می کرد. در مکه، توحید و یکتاپرستی را یک اصل قرار داد و همگان را به دور کعبه مشرفه طواف داد و دلها را در رسیدن به خداوند متعال، یک سو و یک جهت نمود. پیامبر(ص) اصول فطری و اخلاقی را ابتدا مطرح نمود و سپس به مرحله باور رساند. درضمن، اعتقاد به معاد (روز واپسین) و تجسم اعمال نیک و بد را مورد باور حتمی مردم قرار داد؛ آنگاه امامت و جانشینی و حرکت به سوی جامعه سعادت مند را در مدینه دنبال کرد؛ به طوری که طی 23 سال نبوت «اهداف الهی» خود را در جمع معینی از جامعه بشری، تحقق بخشید.

توجه به منافع عمومی

بهترین رسانه، آن است که منافع عمومی و ملی مردم را در نظر بگیرد؛ به طوری که آحاد مردم، خود را در بیانیه ها، برنامه ها و محصولات مختلف آن شریک بدانند و مردم، مشتری همه جانبه آن رسانه باشند و نظریات خود را در ادامه کار منعکس نمایند و به توصیه های به موقع آن گوش فرا دهند. رسانه باید در بحرانهای مختلف، مردم را دلگرمی دهد و به آنها راهکارهایی ارائه کند و در یک کلام، میان مردم و از مردم باشد گرچه افرادی خاص آن را اداره نمایند.

حق مداری و حقیقت گرایی

از ویژگی های برجسته رسانه، توجه به حقیقت و واقعیت هایی است که در زندگی جوامع و افراد می گذرد. رسانه ها باید در جهت بهبود و ساماندهی آن، حرکت مثبت انجام دهند و از دروغگویی، غلو، اغراق و دگرگونی حقایق بپرهیزند و جانب داری به ناحق از فرد و یا گروه خاص ننمایند. گرچه بسیار سخت است، لکن می توان در درازمدت حرکتی را دنبال کرد که سبب گرایش اساسی به حقایق و واقعیات عینی باشد.

صفحات: 1· 2


موضوعات: مناسبتها
   یکشنبه 17 مرداد 1395نظر دهید »

هنگامی که راز و نیاز و مناجات ائمه معصومین را می خوانیم و در آن اندیشه می کنیم، عرق شرم بر جبینمان جاری می شود! آن هنگام که امام سجاد(ع) با دستی به آسمان، چشمی گریان و صدایی از شدّت انابه چنان عرضه می دارند، زبانم را یارای آن نیست که بگویم ما باید چه کنیم!
« اینک این منم، ای پروردگار من؛ به درگاه تو! این منم، کسی که گناهان، پشتش را سنگین کرده است! این منم، کسی که عمرش را با گناهان به سر آورده! و من کسی هستم که از روی نادانیش تو را نافرمانی نموده، حال آنکه این گستاخی بر تو روا نبود!
معبودا! من آنم که گناهان بیش تر و کردارم زشت تر، و رفتارم پست تر و شنیع تر و در پیمودن راه باطل بی باک تر و هنگام اطاعت و بندگیت، کم هشیارتر و در برابر هشدارها و تهدیدهایت، آگاهی و مراقبتم کمتر از این حدّ بوده که زشتی هایم را برایت بشمارم یا توانایی یادآوری و بیان گناهان را داشته باشم!!

معبود من! اگر چندان بگریم که مژگانم فرو ریزد، و چندان زاری کنم تا از هق هقِ گریه هایم صدایم بندآید، در پیشگاهت به عبادت بایستم که پاهایم ورم نماید، و چندان پیش تو رکوع کرده، کمرخم کنم تا استخوانهای پشتم به درآید، و چندان به سجده روم تا چشمهایم از چشمخانه بیرون شود، و تمام ِ عمر، خاکِ زمین خورم و پیوسته تا واپسین روز، آب خاکستر بنوشم، و در این میان پیوسته نام تو ا به زبان آورم، و از خجلت و شرم تو هرگز سر به آسمان بلند نکنم، باز هم سزاوار نخواهم بود تا یک گناه از گناهم را ببخشایی!»

منبع: شب های بی قراری، سید محمد بنی هاشمی، ص 26.


موضوعات: مناسبتها
   چهارشنبه 9 تیر 1395نظر دهید »

اگر این شب ها خود را فراموش کرده، تنها برای امام زمان(عج) دعا نماییم، نه تنها ضرر نکرده ایم بلکه سود را در عمر خود برده ایم.
می توانیم در انتها رو به ایشان کرده، خواسته ی دل خود را بیان کنیم:
« ما نیز در حاجاتی داریم که برآوردن آن ها به دست شماست. پس آنچه به صلاح دنیا و آخرت مان است برایمان مهیا سازید»
اما معامله نکنیم، بلکه برای حل مشکلات امام زمان(عج، برای خود ایشان، خالص و بی ریا در بهترین لحظات معنوی مان دست به دعا برداریم و از سوز دل، رفع درد دردمند عالم وجود، امام غریب و طرد شده خود، امام عصر و زمان را از خداوند بخواهیم تا مگر لبخندی از شادی بر لبانشان بنشیند!

منبع: شب های بی قراری، سید محمد بنی هاشمی، ص81 و 82


موضوعات: مناسبتها
   سه شنبه 8 تیر 1395نظر دهید »

اولین گناهمان فراموشی گناهانمان است! اولین خطایمان صغیره فرض کردن گناهانمان است! اوّلین نابخشودنی مان این است که خود را منزه از برخی گناهان می دانیم!
کدام گناه در پیشگاه الهی صغیره است؟ چنین می اندیشیم که اگر این گناه را در مقابل خداوند انجام دهیم، مرتکب خطای بزرگی نشده ایم؟ اینکه خود اوّلین گناه است!
ازآن رو هیچ گناهی را نمی توان صغیره نامید که تمامی گناهان در پیشگاه خداوند، شدید و سخت هستند! نباید به کوچکی گناهی نگریست، بلکه باید در این تأمل نمود که چه کسی را نافرمانی نموده ایم. به راستی اگر خداوند را باور داشته باشیم، کدامین گناه ضغیره است؟ مگر نفرمودند:« اصرار بر گناهی باشد دیگر آن گناه، صغیره نیست» و توضیح فرمودند: « اصرار بر گناه این است که نسبت به گناه، لاابالی شده، پس از انجامش، توبه از آن را لازم نشمردیم.»
اصرار بر گناه است اگر گناهی کرده، دوبار آن را مرتکب شویم در حالی که هنوز از گناه قبلی پشیمان نشده و توبه نکرده باشیم. در این صورت دیگر گناه، صغیره نخواهد بود. هر گناهی در مقابل خداوند متعال، آفریننده زمین و زمان،کبیره است.

برگرفته از  کتاب شب های بی قراری،سید محمد بنی هاشمی،ص 15 و 16.


موضوعات: مناسبتها
   سه شنبه 8 تیر 13951 نظر »

پیامبر(ص) رحمت فرمودند:

« خداوند هر روزِ ماه مبارک رمضان هنگام افطار، هزار هزار نفر آزاد شده از آتشِ جهنم دارد! آن هنگام که شب و روز جمعه فرا می رسد، در هر ساعت آن، هزار هزار نفر را از آتش نجات می دهد که همگیِ آن ها به خاطر کرده هایشان سزاوار قهر و عذاب(خداوند) شده اند. پایان ماه رمضان، خداوند آن تعداد که از ابتدای ماه  تا انتهای آن(از آتش) آزاد کرده است را در آن روز آزاد می نماید.»( بحار الأنوار،ج93،ص337)

بهار استغفار و توبه همین شب هاست! خداوند در این شب های پایانی در شب های قدر، چنان می بخشد که فراتر از بیان است.

منبع: شب های بی قرار(گفتارهایی پیرامون شب های قدر، سید محمد بنی هاشمی، ص39.


موضوعات: مناسبتها
   دوشنبه 7 تیر 13952 نظر »

تمام مورخین اتفاق نظر دارند که پس از حضرت علی(ع) نخستین کسی که به خدا و پیامبر او ایمان آورد حضرت خدیجه (ع) بوده است.
رسول خدا(ص) فرمود: فُضِلَت خَدیجة عَلی نِساءِ أُمَّتی کَما فُضِّلت مَریم عَلی نِساءِ العالمین
همچنین فرمود:أَفضَلُ نِساءِ أَهلِ الجَنَّةِ خَدیجَةُبِنتُ خُوَیلِد، وَ فاطِمَةُ بِنتُ مُحَمَّد، وَ مَریَمُ بِنتُ مُزاحِم؛ برترین زنان بهشت چهار زن هستند: خدیجه دختر خویلد،فاطمه دختر محمد(ص) و مریم دختر عمران و آسیه دخترمزاحم.


موضوعات: مناسبتها
   چهارشنبه 26 خرداد 13952 نظر »

متن حدیث:
قال رسول الله(صلى الله علیه وآله): «یا على، أَعْجَبُ النّاس ایماناً وَ أَعْظَمُهُمْ یَقیناًقَومٌ یَکوُنُونَ فى آخِرالزَّمانِ لَمْ یَلْحَقوُا النَّبىَّ (صلى الله علیه وآله) وَحُجِبَ عَنْهُم الْحُجَّه فَآمَنُوا بِسَواد على بَیاض»
ترجمه:
حضرت رسول(صلى الله علیه وآله) خطاب به امیرمؤمنان على(علیه السلام) فرمودند: عجیب ترین (مهمترین) مردم از همه، کسانى هستند که ایمانشان برتر و یقینشان کاملتر است، افرادى هستند که در آخرالزّمان مى آیند، درحالى که نه پیامبر(صلى الله علیه وآله) را دیده اند و نه حجّت و امام را، در عین حال ایمان مى آورند به سیاهى در سفیدى (یعنى همان کتابهایى که در دستشان است).

شرح حدیث:
حضرت(صلى الله علیه وآله) در روایتى دیگر، اینان را «برادران خودش» نامید، در حالى که به دیگران «اصحاب» اطلاق فرموده است. ما مى خواهیم از این حدیث غیر از موضوع «آخرالزّمان» مطلب دیگرى استفاده کنیم که متناسب با جلسه اهل علم است. و آن این که تنها سرمایه دینى مردم آخرالزمان همین کتابهاست. بنابراین، رسالت مهمّ ما در این عصر و زمان، حفظ این سرمایه بزرگ یعنى کتب پیشینیان و مطالعه و تحقیق و مباحثه در مورد آنهاست، مگر در این زمانه، ما به غیر از آن کتابها به چیز دیگرى دسترسى داریم؟ مسلّماً تنها راه همان کتابهاست، زیرا نمى توانیم به حضور پیامبر(صلى الله علیه وآله) یا ائمّه معصومین(علیه السلام) برسیم تا تکالیف را بپرسیم . و مسأله مهم این است که واقعاً این سرمایه ارزشمند را در همان مسیرى که لازم است به کار اندازیم; یعنى بتوانیم با همین کتابها مردم را به خدا نزدیک کرده و با حضرت رسول(صلى الله علیه وآله) و ائمّه و به خصوص امام زمان(علیه السلام) ارتباط دهیم. کسانى که به چنین برنامه هایى اهمیّت نمى دهند سخت در اشتباهند; چون این سخن، سخن مربّى و معلّم بزرگ انسانیّت حضرت رسول(صلى الله علیه وآله) است و هر چه هست در همین کتابهاست. بنابراین، من که ادّعاى سربازى امام زمان(علیه السلام) را دارم و خود مروّج و مُبَلِّغِ دستورهاى پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) مى دانم، باید مخلصانه در خدمت همین کتابها باشم; یعنى هم آنها را خوب مطالعه کنم، خوب بفهمم و خوب به آنها عمل کنم و آن گاه با روش بهترى در راه نشر و تبلیغ آنها بکوشم که در این صورت، به وظیفه ام عمل و خلأ وجود پیامبر(صلى الله علیه وآله) و غیبت امام زمان(علیه السلام) را با نشر کتب پر کرده ام. این که مثلاًدر بحارالانوار داریم: «مَنْ حَفَظَ عَلى أُمَّتى أَرْبَعینَ حَدیثاً یَنْتَفِعُونَ بِها بَعَثَهُ اللّهُ تَعالى یَوْمَ الْقِیامَهِ فَقیهاً عالما; هر کس که چهل حدیثى که مردم از آن بهره ببرند، حفظ کند، خداوند او را فقیه عالم مبعوث مى کند».(۱) معنایش این نیست که آنها را حفظ و از بر کنیم، بلکه معنایش این است که این ها را جمع کرده و آن گاه ابلاغ کنیم; مثلاً این که من هر هفته حدیثى را براى شما مى خوانم و مقدارى در باره آنها بحث مى کنم ـ اگر این کار با اخلاص باشد ـ من هم مصداق این حدیث مى شوم.

صفحات: 1· 2


موضوعات: مناسبتها, اعیاد
   شنبه 1 خرداد 1395نظر دهید »

کلیدواژه ها: حلول, شعبان, ماه, مبارک

موضوعات: مناسبتها, اعیاد
   شنبه 18 اردیبهشت 13951 نظر »

قالَ رسُولُ اللهِ(ص): اِنَّ اَقرَبَکُم مِنّی غَداً وَ اَوجَبَکُم عَلَیَّ شَفاعَةً اَصدَقُکُم لِساناً وَ اَدّاکُمُ الاَمانَةَ وَ اَحَسَنَکُم خُلقاً وَ اَقرَبَکُم مِنَ النّاسِ


   پیامبر خدا فرمود: به یقین نزدیک ترین شما در روز قیامت به من و اولی ترین شما به شفاعت من کسی است، کهگفتارش راستباشد و امانتدار مردمباشد و بااخلاق نیک با مردم برخورد کند و بهمردم نزدیک ترباشد.(1)

_____________________

1- الحیات،ج1،ص237

منبع: مواعظ المعصومین، سید باقر میر دامادی


موضوعات: مناسبتها, اعیاد
   چهارشنبه 15 اردیبهشت 13951 نظر »


امشب شب غار حرا از روز روشن تر شده

 امشب فضای مکه پر از جلوه ی کوثر شده


امشب جهان رشک جنان امشب زمین کوثر شده

 امشب امین وحی حق نازل به پیغمبر شده



موضوعات: مناسبتها, اعیاد
   چهارشنبه 15 اردیبهشت 1395نظر دهید »


موضوعات: مناسبتها, اعیاد
   چهارشنبه 15 اردیبهشت 1395نظر دهید »

حضرت زينب(س) در كجا فوت شدند؟ به چه شكلى به سوريه آمدند كه قبرشون در سوريه هست؟

پاسخ: هر حادثه تاريخي ماندگار، علاوه بر عامل ايجادكننده آن(علت محدثه)،‌ نيازمند به علتي است كه باعث تداوم و جاودانگي آن در طول تاريخ گردد(علت مبقيه).
حادثه عاشورا يك علت و عامل پديدآورنده داشت و آن جانبازي و شهادت مظلومانه امام حسين(ع) و ياران با وفاري آن حضرت(ع) بود،‌البته حادثه عاشورا دو چهره داشت يك چهره نوراني و درخشان كه در آن تمام كمالات و فضايل انساني متجلي شد و آن عبارت است از فداكاري و از خودگذشتگي اباعبدالله الحسين(ع) و ياران با وفاي ايشان ويك چهره تاريك و پليد داشت كه در آن تمام رذالتها و پستيها و زشتيهاي دنيا پرستان در آن متبلور و مجسم گرديد.
اين حادثه تاريخ براي جاودانگي و زنده ماندنش، نيازمند راويان و روايتگراني بود كه خود شاهد عيني اين حادثه از نزديك بودند تا پيامها و رشادتها و اهداف اين حادثه را به غائبان و نسلهاي بعدي منتقل كنند.
زينب سلام الله عليها با حضرت سجاد عليه السلام اين نقش مهم روايتگري و بيداركردن وجدانهاي خفته و غبارگرفته را به نحو احسن ايفاء كردند.
اين نقش آفريني در چند محور بررسي مي شود:
1. تبيين و نقل خود رويدادها و حوادث جانگدازي كه هر انسان با فطرت و با وجداني را بيدار و هوشيار مي نمود.

2. تبيين اهداف و مقاصدي كه امام حسين(ع) با يارانشان به خاطر زنده نگه داشتن آنها به مقام رفيع شهادت نايل شدند.

3. خود حضور فيزيكي و صرف شركت انسان هاي غم ديده و مصيبت زده در كاخ عبيدالله و كاخ يزيد، خود گواهي عيني بر حقانيت و مظلوميت اهل بيت عصمت عليهم السلام بود كه مي توانست تأثير رواني شگرفي در ناظرين داشته باشد.

4. زينب سلام الله عليها نقش پرستار و تسلي دهنده و پناهگاه عاطفي نسبت به يتيمان و كودكان و حتي نسبت به حضرت سجاد عليه السلام را به خوبي ايفاء نمود، اگر اين نقش عاطفي و پشتوانه روحي نبود، شايد اين حادثه آن طور ه بايد و شايد تأثيرگذار نمي بود.
بنابراين زينب سلام الله عليها با ايفاي اين چهار نقش عمده و با سخنراني هاي آتشين و علي وار خود، عامل بقاء و استمرار حركت عاشوراگرديد و اين از حكمت ها و مصلحت هاي الهي بود كه زينب عليها سلام همراه اين كاروان باشد تا بعدا نقش روايتگري آن را به خوبي انجام دهد.
سر ني در نينوا مي ماند اگر زينب نبود***كربلا در كربلا مي ماند اگر زينب نبود

منبع:http://porseman.org


موضوعات: مناسبتها
   شنبه 4 اردیبهشت 1395نظر دهید »


موضوعات: مناسبتها
   شنبه 4 اردیبهشت 1395نظر دهید »

نماز لیلة الرغايب: اولین شب جمعه ی ماه رجب (به شرطی که جمعه یکم رجب نباشد!)

مطابق توصیه رسول خدا ص؛ اولین پنجشنبه از ماه رجب را روزه می گیری؛ -روزه مستحبی- بعد از مغرب و اگر روزه

هستید بعد از افطار؛ بین نماز مغرب و عشاء ۶ نماز دور کعتی (جمعا ۱۲رکعت) به این تکیفیت بخوانید:

در هر ركعت؛ یک مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره قدر، دوازده مرتبه سوره توحید خوانده شود.

پس از سلامِ نماز ششم، هفتاد بگویید: “اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله”

سپس در حال سجده هفتاد بار بگویید: “سبوحٌ قدوسٌ رب الملائكة والروح

پس از سجده، هفتاد بار بگویید: “رب اغفر وارحم و تجاوز عما تعلم انك انت العلی الاعظم”

دوباره به سجده رفته و هفتاد مرتبه ذكر “سبوح قدوس رب الملائكة والروح”

حالا وقت بیان حاجت هاست با دلی پر امید بگویید و حتما در دعاها و درخواست های فارسی تاکید کنید “یا عافیت” و

صلوات چاشنی همیشگی دعاهایمان باشد. ان شاء الله به استجابت می رسد.

التماس دعا

پیامبر اكرم( صلی الله علیه و آله) در فضیلت این نماز می فرماید: كسی كه این نماز را بخواند، شب اول قبرش خدای متعال ثواب این نماز را با زیباترین صورت و با روی گشاده و درخشان و با زبان فصیح به سویش می فرستد. پس او به آن فرد می‌گوید: ای حبیب من، بشارت بر تو باد كه از هر شدت و سختی نجات یافتی.

میّت می‌پرسد تو كیستی؟ به خدا سوگند كه من صورتی زیباتر از تو ندیده‌ام و كلامی شیرین تر از كلام تو نشنیده‌ام و بویی، بهتر از بوی تو نبوئیده‌ام. آن زیباروی پاسخ می‌دهد: من ثواب آن نمازی هستم كه در فلان شب از فلان ماه از فلان سال به جا آوردی. امشب به نزد تو آمده‌ام تا حق تو را ادا كنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود و قیامت بر پا شود، من سایه بر سر تو خواهم افكند.

منبع:http://shahab-moradi.ir

 


موضوعات: مناسبتها
   پنجشنبه 26 فروردین 1395نظر دهید »

صبحگاه 12 فروردین که روز نخستین حکومت الله است از بزرگترین اعیاد ملی و مذهبی ماست و ملت ما باید این روز بزرگ را عید بگیرند و زنده نگه دارند.

روزی که کنگره های قصر 2500 ساله حکومت طاغوتی فرود ریخت و سلطه شیطانی برای همیشه رخت بربست و حکومت مستضعفین جانشین آن گردید. (امام خمینی 12/1/58)

روز 12 فروردین 1358، روز اعلام نتایج همه پرسی در مورد نوع حکومت پس از انقلاب اسلامی بود که طی آن 2/98 درصد مردم ایران به «جمهوری اسلامی» رای «آری» دادند.


مردم ایران اسلامی اگرچه در طول مبارزات انقلابی خود شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی را در سرلوحه شعارهای خود قرار داده بودند و به این ترتیب با فریادهای خود اجماع قاطع خود را در مورد جمهوری اسلامی اعلام کرده بودند، اما جهت تثبیت ثمره مبارزات اسلامی خود در روزهای دهم و یازدهم فروردین 58 با حضور در پای صندوقهای رای به حکومت «جمهوری اسلامی» رای قاطعی دادند.

پیش از آن برخی گروهها و جریانات سیاسی ناهمسو با جریان عمومی مردم پیشنهادهای مختلفی مانند جمهوری (بدون قید اسلامی) و یا جمهوری دمکراتیک و… جهت نوع و شکل حکومت آینده می دادند اما حضرت امام خمینی(ره) از مردم خواستند که «رای بدهید به جمهوری اسلامی، نه یک حرف زیادتر و نه یک حرف کمتر.»

به این ترتیب 98.2 درصد از مردم با لبیک به ندای رهبر خود پایه های نظام اسلامی را تثبیت کردند و خواستار حاکمیت اسلام ناب و مترقی در حکومتی بر پایه مشارکت و حضور مردم در سرنوشت خویش شدند.

روز 12 فروردین نتایج اعلام شد و این روز را روز جمهوری اسلامی نامیدند. طبق اعلامیه دولت موقت، در رفراندم 20 میلیون و 288 هزار تن (98 و 2دهم درصد آراء) به حذف سلطنت و برقراری نظامی اسلامی «بله» و 241 هزار تن «نه» گفته بودند.


خبرگزاری فارس:http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930112000212

 


موضوعات: مناسبتها
   چهارشنبه 11 فروردین 13952 نظر »

کلیدواژه ها: مادر،روز

موضوعات: مناسبتها
   چهارشنبه 11 فروردین 1395نظر دهید »
اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو
مدح

کاربران آنلاین